کتاب: اللطائف الخفیة فی احکام الاضحیة

اللطائف الخفیة فی احکام الاضحیة
تألیف: استاد محترم الحاج ابوبکر آخوند آنایی
زبان: فارسی
موضوع: فقه ، احکام قربانی
قطع: رقعی
ناشر: مکتبة البشری
پیرامون کتاب: این کتاب شامل مسائل مختلفی درباره قربانی کردن و ذبح آن میباشد. این فایل به صورت پی دی اف بوده و حجم آن یک مگابایت میباشد. لینک دانلود در زیر قرار گرفته است
لینک دانلود این کتاب ـ Bu kitaby göçürip al
متن کامل کتاب
مستحب آن است که حیوان انتخاب شده برای قربانی.. 10
اعمال مستحب در روز قربانی و عید. 11
اگر در یک شهر در دو مکان نماز خوانده می شود. 20
اگر امام نماز را بدون وضو خوانده باشد. 22
اگر بعد از ظهر معلوم شود که امروز روز دهم است… 22
اگر روز اول قربانی مشکوک باشد حکم چیست؟ 23
آیا در شب دهم ذی الحجه قربانی جائز است؟ 24
کدام حیوان را می توان قربانی کرد؟ 24
آیا حیوان وحشی را می توان قربانی کرد؟ 25
سن حیواناتی که می توان قربانی کرد. 25
یک رأس حیوان را از چند نفر قربانی کردن صحیح است؟ 26
آیا بعد از خرید می توان 6 نفر دیگر را در یک گاو و یا شتر شریک گردانید؟ 28
بعضی از مسائل شراکت در شتر و گاو. 29
آیا مساوی بودن سهام لازم است؟ 30
حکم سهم شدن از قربانی به اندازه پول پرداختی.. 31
آیا یک رأس گاو و یا شتر را دو نفر بطور مساوی می توانند قربانی نمایند؟ 32
گوشت قربانی مشترک را چگونه تقسیم نماییم؟ 33
چرا تقسیم تقریبی شتر و یا گاو بین شرکاء جایز نیست؟ 34
اگر شرکاء راضی بوده و یکدیگر را حلال نمایند آیا تقسیم تقریبی جایز است؟ 34
ذبح و قربانی کدام حیوانات افضل است؟ 35
آیا مرغ و یا خروس را می توان بجای گوسفند قربانی کرد؟ 37
بعضی از آفات و عیوبی که مانع جواز و صحت قربانی نمی شود. 37
حیواناتی که قربانی کردن آنها جائز نیست… 40
اگر قصاب عمداً تسمیة را ترک کند. 45
اگر قصاب و ذابح مجوسی ویا یهودی و یا نصرانی باشد حکم چیست؟ 46
اگر قصاب قربانی را از طرف خودش ذبح کند. 47
اگر غاصبی بعد از غصب، آن حیوان را از طرف مالک ذبح نماید. 47
اگر وکیلی جهت خرید قربانی شخص دیگری را وکیل گرداند. 48
شخصی قربانی شخص دیگر را از طرف خودش ذبح نماید. 48
کمک کننده به قصاب نیز تسمیه را بگوید. 49
اگر فقیری در روز اول ایام قربانی ذبح نماید سپس در آخر ایام قربانی غنی شود حکم چیست؟ 49
حکم شخصی که با اینکه غنی است در روزهای قربانی ذبح نمی کند سپس بعد از گذشت ایام النحر فقیر میشود 50
اگر شخص غنی قبل از اینکه ذبح نماید در ایام النحر فوت نماید حکمش چیست؟ 51
اگر اموال شخصی قبل از پایان یافتن ایام النحر از بین برود. 52
آیا عیب در حق غنی و فقیر فرق می کند. 52
اگر حیوانی وحشی شده و فرار کند چکار باید کرد؟ 53
اگر قربانی قبل از ذبح بمیرد. 53
اگر قربانی گم شود و یا به سرقت رود. 54
چه نوع قربانی بر فقیر واجب و بر غنی واجب نیست… 55
آیا بر مرد قربانی کردن از طرف زن و فرزندان واجب است؟ 56
آیا از مال صبی قربانی کردن واجب است؟ 57
آیا برای پدر واجب است که از مال خودش و از طرف فرزندش قربانی نماید؟ 59
ذبح و قربانی از طرف بستگان. 60
یکی از شرائط صحت قربانی اذن صاحب آن است… 61
آیا هنگام ذبح حیوان خریداری شده برای قربانی نیت لازم است؟ 62
اگر از حیوان جنین خارج شود. 63
آیا صدقه دادن قیمت و یا خود گوسفند زنده در حکم قربانی میشود؟ 63
اگر حیوان خریداری شده برای قربانی معیوب شود. 64
اگر بعد از خواباندن گوسفند روی زمین جهت قربانی، کارد از دستش افتاده و چشم قربانی را معیوب گرداند 65
حکم شخص غنی که گوسفندی را خریده باشد اما قبل از پایان ایام النحر فقیر شود 67
قربانی با حیوانات زیر جائز نیست (یعنی قربانی با حیوانات امانتی، عاریتی، رهنی و وکالتی) 69
حکم حیوانی که بعد از ذبح، شخصی دیگر مدعی آن شود. 69
اشتباه 3 نفر در شناختن گوسفندهایشان. 70
اگر 2 نفر مدعی یک راس گوسفند شوند. 70
اگر یک گوسفند از گوسفندان 4 نفر بمیرد. 71
حکم دو نفری که اشتباهاً قربانی یکدیگر را ذبح نمایند. 71
حکم شیر و پوست حیوان تهیه شده برای قربانی.. 72
آیا اجرت قصاب را می توان از خود قربانی داد؟ 73
مقدمه
قربانی نمودن سنت حضرت ابراهیم علیهالسلام می باشد چون که پیامبر اکرم صلیالله علیه وسلم در حدیثی فرمودهاند: «ضَحُّوا فَانَّهَا سنَّة اَبیکّم اِبراهِیم عَلَیه الصَّلاةِ وَالسَّلام»: یعنی قربانی نمائید چون که قربانی نمودن سنت پدرتان حضرت ابراهیم علیه الصلاه و السلام می باشد. اسلام نیز به هر کس که شرائطش را دارا باشد حکم وجوب قربانی نمودن داده است. پس دانستن احکام قربانی لازم است اما چون ذبح قربانی تنها یکبار در سال اتفاق می افتد و بدین علت احکام آن مانند احکام نماز و سایر احکامی که هر روز اتفاق می افتد تکرار نمی شود رو به فراموشی رفته و کتابی که احکام قربانی را جمع نموده و به زبان فارسی نوشته شده باشد خیلی کم می باشد بنده به این فکر افتادم که احکام قربانی را از کتب معتبر حنفی جمع آوری نموده و در اختیار عموم مسلمانان خصوصا علمای کرام قرار دهم تا در هنگام لزوم مرجعی باشد جهت حل مشکل و مسائل اتفاق افتاده در مورد احکام قربانی و برای بنده نیز ذخیره ئی باشد در روز قیامت، پس با استعانت از خداوند متعال نوشتن این کتاب آغاز نمودم.
ابوبکر آخوند آنائی (انادردی)
فارغ التحصیل از حوزه علمیه عرفانی عرفان آباد
(استاد محقق الحاج عبدالرحمن آخوند تنگلی)
فضائل قربانی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در حدیثی می فرماید: «الا إنَّ الأضحِیَّة هی تّنجِی صاحبها مِن شَرِ الُّدنیا وَالآخِرة»[1]
ترجمه: آگاه باشید بدرستیکه قربانی صاحب خود را از شر دنیا و آخرت نجات می دهد.
حضرت علی رضی الله عنه می فرمایند: «اِذَا ضَرَبَ العَبدُ قُربانَه بّالأَرضِ فَذَبَحَه کَانَ اَوَّل قَطرَةٍ مِن دَمِهِ کَفَّارَة لِذَنبِه ِوَ لَه بِکُلِّ شَعرَةٍ حَسَنةٍ»[2]
یعنی: هر کس هنگامی که قربانی خود را بر روی زمین خوابانده و ذبح نماید (یا از طرف او ذبح نمایند) اولین قطره خون ریخته شده آن قربانی کفاره گناهان صاحب قربانی خواهد شد و در برابر هر تار پشم آن قربانی برای او حسنه (پاداش) داده میشود.
از حضرت ابن عمر رضی الله عنهما روایت شده است: قال رسول الله صلی الله علیه و سلم «مَن وَجَدَ سَعَةً فَلَم یُضَحِّ فَلا یَقرِبَنَّ مُصَلَّانا» رواه احمد و ابن ماجه.[3] یعنی: هر کسی به دارائی دست یافته (یعنی وجوب ذبح قربانی برای او اثبات شود) و قربانی ننماید به محل خواندن نماز ما نزدیک نشود.
توضیح: مقصود از این حدیث این نیست که صحت نماز عید موقوف به ذبح قربانی باشد بلکه هر شخص با دارا بودن شرائط قربانی، بر وظیفه شرعی خود بر ذبح قربانی عمل ننماید طرد او از مجالس اخیار و جمع مسلمین نوعی عقوبت و سرزنش برای آن شخص محسوب می شود و همچنین آن شخص با آن کار حسادت گونه و تمرد از ادای وظیفه شرعی، لیاقت حضور در مصلای عید را ندارد. (حاشیه سندی علی ابن ماجه)
از حضرت زید بن الارقم روایت شده است: «قالوا: یَا رَسّول الله مَا هَذِهِ الاَضَاحِی؟ قال: سُنّة اَبیِکُم اِبراهِیم عَلَیهِ السَّلام، قالُوا: فَمَا لَنَا فِیهَا یا رَسُول الله؟ قالَ: بِکُلِّ شَعرَة ٍحَسَنَةٍ قالوا: وَالصَّوفُ؟ قال: بِکُلِّ شَعرَة ٍمِنَ الصَّوفِ حَسَنَة» رواه ابن ماجه.[4]
یعنی: به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم گفتند: یا رسول الله این قربانی ها چیست؟ فرمود: سنت پدرتان ابراهیم علیه السلام است. گفتند: برای ما از آن چه می رسد؟ فرمود: برابر هر تار موئی حسنه و ثواب می رسد. گفتند: در برابر پشم؟ فرمود: برابر هر تار موئی از پشم حسنه میرسد.
مستحب آن است که حیوان انتخاب شده برای قربانی
چاقترین و زیباترین و بزرگترین حیوان باشد چون حیوان قربانی شده مرکب آخرت است پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند: «عَظِّمُوا ضَحَایاکُم فَاِنّها عَلَی الصِّراطِ مَطَایَاکُم»[5]
یعنی: قربانی خود را بزرگ گردانید (یعنی حیوان بزرگ ذبح نمائید) چون حیوان ذبح شده مرکب های شما جهت عبور از پل صراط میباشند. بنابراین هر وقتی که مرکب بزرگتر و چاق تر باشد جهت عبور از پل صراط قدرت بیشتری خواهد داشت.
قال علیه الصلاة والسلام: «خِیار اُمَّتِی یُضَحُّونَ وَ شرار اُمَّتِی لَا یُضَحُّونَ»[6] یعنی: خوبان امتم قربانی میکند اما شرهای امتم قربانی نمیکند.
قال علیه الصلاة والسلام: «اَلَا اِنَّ الاُضحِیَّة مِن الاَعمَالِ المُنجِیَّة، تُنجِی صَاحِبها مِن شَرِّ الدُّنیَا وَالآخِرَةِ»[7]
یعنی: آگاه باشید که اضحیة و قربانی از کارهای نجات دهنده است، قربانی صاحب خود را از شر دنیا و آخرت نجات میدهد.
و نیز از حضرت علی روایت شده است: هر کس جهت خرید قربانی از خانه خود خارج شود در برابر هر قدمی که بر می دارد ده حسنه نوشته شده و ده گناه از او پاک شده و ده درجه به درجات او افزوده میشود، هرگاه جهت خرید قربانی سخن بگوید، سخنش تسبیح محسوب شده و هرگاه قیمت قربانی را پرداخت نماید در برابر هر درهم هفتصد حسنه نوشته خواهد شد، هر گاه جهت ذبح، آن حیوان را بر روی زمین بخواباند هر مخلوقی که در آن مکان تا هفت طبقه زمین قرار دارد برایش استغفار طلب خواهد نمود، و هرگاه خون قربانی را بریزد (یعنی ذبح نماید) خداوند در برابر هر قطره خون قربانی ده فرشته خلق نموده و آنان تا قیام قیامت برایش طلب مغفرت خواهند نمود و هر گاه گوشت قربانی را تقسیم نماید در برابر هر لقمه اش مثل آزاد کردن بنده ایی از فرزندان حضرت اسماعیل علیه السلام ثواب نوشته خواهد شد.[8]
اعمال مستحب در روز قربانی و عید
مستحب است که در روز عید قربانی غسل نموده و عطر بزند.[9]و تا خواندن نماز عید، خوردن را به تأخیر اندازد چون روایت شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در روز قربانی تا برگشتن از نماز عید خوردن را به تأخیر می انداخت سپس از قربانی خود می خورد. و در این مسئله اشاره است به این که این امساک و نخوردن روزه نیست و به این خاطر نیت شرط نیست و این تأخیر خوردن تا پایان نماز در حق مصری و جائی است که نماز عید خوانده میشود اما در مکانهائی که نماز خوانده نمیشود لازم نیست تا پایان نماز خوردن را به تأخیر اندازند.[10]
مسئله: در حکم و قول مختار خوردن قبل از نماز عید مکروه نیست.[11]
مسئله: مستحب است اولین چیزی که می خورند از گوشت قربانی باشد چون این ضیافت خداوند است.[12]
شرایط وجوب قربانی
1ـ اسلام: برای کافر و غیر مسلمان قربانی واجب نیست.
2ـ مقیم بودن: برای مسافر قربانی واجب نیست.
3ـ یسار، ثروتمند بودن: داشتن ثروت در حد نصاب شرعی.
توضیح(1) یسار: موسر و ثروتمند در شرع به کسی گفته می شود که ثروتی به اندازه دویست درهم (140 مثقال نقره) و یا متاعی مساوی با آن را داشته باشد بغیر از مسکن و خادم و 3 دست لباس و لوازم خانه و یا به عبارت دیگر ثروتمند شرعی کسی است که صدقه فطر برایش واجب است.[13]
توضیح(2) وجود شرایط فوق الذکر جهت وجوب قربانی در کل روزهای قربانی لازم نیست، معتبر وجود این شرایط در آخرین روز و در آخرین اوقات قربانی است بدین معنی که کسی در روزهای اول و دوم قربانی مسافر بوده و در آخرین ساعات روز سوم مقیم شود و یا در روزهای اول و دوم فقیر بوده و در آخرین ساعات روز سوم غنی و ثروتمند شرعی شود برایش قربانی واجب می شود و اگر در آخرین ساعات روز سوم فقیر و یا مسافر شود قربانی بر آن شخص واجب نمیشود.[14]
مسئله: اگر شخصی ملک و زمین داشته باشد حکم چیست؟
به روایتی اگر قیمت آن ملک به حد نصاب شرعی یعنی140 مثقال نقره برسد قربانی واجب میشود. و به روایتی اگر محصول و سود حاصله از آن ملک قوت و مایحتاج یکساله باشد قربانی واجب میشود. و به روایتی اگر محصول و سود حاصله از آن ملک قوت و مایحتاج یک ماهه بوده و مازاد از آن به اندازه نصاب باشد قربانی واجب میشود.[15]
مسئله: اگر خباز (نانوا) به اندازه نصاب شرعی آرد و گندم و نمک و غیره داشته باشد قربانی واجب میشود.[16]
مسئله: شخصی دیون و طلب مهلت دار، دارد اما نزدش سرمایه ایی که بتواند با آن قربانی بِخَرد را نداشته باشد برایش قربانی واجب نمیشود.[17]
مسئله: شخصی از یک شخص ورشکسته اما اعتراف کننده طلب دارد اما سرمایه ایی که بتوان با آن قربانی را خرید نداشته باشد تا مادامیکه به طلب خود نرسد برایش قربانی واجب نمیشود.[18]
مسئله: شخصی از یک شخص غیر ورشکسته و اعتراف کننده طلب دارد اما در روزهای قربانی سرمایه ایی جهت خرید قربانی نداشته باشد قرض گرفتن برایش لازم نیست اما اگر گمان غالب بر این باشد که اگر قیمت قربانی را از شخص بدهکار بخواهد برایش می دهد خواستن قیمت قربانی از آن شخص بدهکار لازم است.[19]
مسئله: زن با مهریه معجل (بدون مهلت) برایش قربانی واجب میشود.اما با مهریه موجل(مهلت دار) اگر چه همسرش غنی و ثروتمند باشد قربانی برایش واجب نمیشود.[20]
مسئله: شخص غنی گوسفندی را جهت قربانی خریداری نماید، اگر آن گوسفند گم شود و اموالش از حد نصاب کمتر شود در روز قربانی خریدن گوسفند دیگر برایش واجب نیست.[21]
مسئله: زنی خانه ایی دارد که ارزشش به حد نصاب شرعی می رسد و همراه همسرش در آن خانه سکنی گزیده باشد اگر همسرش قادر به اسکان در خانه دیگری باشد برای زن صاحب خانه ذبح قربانی لازم و اگر همسرش قادر به اسکان زنش در خانه دیگر نباشد برای زن صاحب خانه ذبح قربانی لازم نیست.[22]
مسئله: اگر شخصی مال غائبی در دست شریکش داشته باشد و نزدش نیز سرمایه ایی مانند طلا و نقره و یا لوازم خانه جهت خرید قربانی داشته باشد ذبح قربانی برایش لازم میشود.[23]
مسئله: شخصی یک جلد قرآن دارد و قیمت آن نیز به دویست درهم می رسد (حد نصاب شرعی) و خودش نیز بخوبی میتواند از آن قرآن بخواند برایش قربانی واجب نیست حال فرقی ندارد از آن بخواند و یا بجهت تنبلی نخواند و استفاده ننماید اما اگر بطور احسن نتواند قرائت نماید برایش قربانی واجب میشود. و سایر کتب علمی و احادیث نیز در این حکم مانند قرآن است.[24]
توضیح: یعنی شرط وجوب و یا عدم وجوب قربانی بر مالک قرآن، داشتن و یا نداشتن توانائی قرائت قرآن می باشد حکم سایر کتابهای دینی و احادیث نیز همانند قرآن می باشد یعنی اگر شخصی عالم بوده و توانائی استفاده و مطالعه کتب را داشته باشد با داشتن کتاب برایش قربانی واجب نمیشود اما اگر توانائی مطالعه و استفاده را نداشته باشد اگر قیمت کتابها به حد نصاب شرعی (140 مثقال نقره) برسد ذبح قربانی برایش واجب می شود.
مسئله: شخصی مال غائبی داشته و در ایام النحر (روزهای قربانی) به آن دسترسی پیدا نکند قربانی برایش واجب نمی شود چون هنگام غیبت مال و در دسترس نبودن آن، آن شخص فقیر محسوب میشود حتی صدقه برایش حلال میشود.[25]
مسئله: اگر یک شخص غنی جهت قربانی گوسفندی را بخرد بعد آن گوسفند گم شود و نصاب آن شخص نیز ناقص شده و فقیر گردد بعد از رسیدن ایام النحر برای آن شخص لازم نیست که گوسفند دیگری بخرد چون نصاب هنگام وجوب شرط بوده و بدین علت، شرط وجوب که آن نیز غنی بودن می باشد یافت نشده است. حتی آن شخص فقیر شده در ایام النحر آن گوسفند گم شده را پیدا نماید برایش ذبح آن لازم نیست چون هنگام وجوب، معسر و فقیر میباشد.[26]
مسئله: اگر گوسفند خریداری شده جهت قربانی گم شود سپس آن شخص گوسفند دیگری خریداری نموده و ذبح نماید در حالیکه موسر و غنی است بعد از آن گوسفند گم شده پیدا شود در حالیکه آن شخص معسر و فقیر است برایش صدقه دادن چیزی لازم نیست.[27]
4ـ شرط چهارم: وقت است: اولِ وقت قربانی برای کسانی که در شهر و مصر (محلی که نماز عید خوانده می شود) زندگی میکنند بعد از خوانده شدن نماز عید و برای اشخاص دیگر بعد از طلوع فجر یوم النحر (10 ذی الحجه) می باشد و آخر وقت قربانی: قبل از غروب روز سوم از روزهای قربانی (12 ذی الحجه) میباشد.[28]
مسئله: زمان مستحب برای ذبح در حق مصری بعد از خطبه نماز عید و در حق غیر مصری بعد از طلوع خورشید میباشد.[29]
مسئله: اگر ذبح قربانی بعد از اینکه به یک طرفش سلام داد اتفاق افتد جائز است [30].
مسئله: اگر در خلال نماز امام ذبح شود جائز نیست.[31] (در مکان هائی که نماز عید خوانده میشود)
توضیح در مورد وقت: شرط محل ذبح قربانی می باشد نه محل سکونت مالک، اگر اهل مصر قربانی خود را به فاصله و مسافت جواز قصر نماز برای مسافر به خارج از شهر برده و بعد از طلوع فجر و قبل از خوانده شدن نماز عید قربانی نمایند جائز میباشد [32].
مسئله: اگر نماز عید در روز اول بنا به دلائلی خوانده نشود در روز دوم قبل از نماز عید ذبح قربانی جائز می باشد چون نماز عید در روز دوم قضا بوده و اداء نمیباشد.[33]
مسئله: در روز اول اگر امام نماز عید را تا به نصف روز به تأخیر اندازد و نماز را تا وقت نماز ظهر (زوال آفتاب) نخواند ذبح قربانی بدون خوانده شدن نماز عید صحیح میباشد چون با فرا رسیدن وقت نماز ظهر (زوال آفتاب) وقت ادای نماز عید به اتمام رسیده و نماز خوانده شده در روزهای دوم و سوم همانطور که قبلاً ذکر شد قضا میباشد و رعایت ترتیب در اداء لازم است نه قضا.[34]
بطور کلی روزهای ذبح قربانی 3 روز میباشد، 10و 11 و 12 ذی الحجه که افضل ترین اوقات روز اول سپس روز دوم و سپس روز سوم میباشد و در شب و روز می توان قربانی را ذبح کرد اما در شب ذبح قربانی مکروه است [35].
اگر در یک شهر در دو مکان نماز خوانده می شود
اگر در شهری در دو مکان نماز عید خوانده شود مثلا امام شخصی را نائب خود نماید تا در مسجد جامع با ضعیفان نماز بخواند و خودش جهت اقامه نماز عید به صحرا برود؛ کرخی رحمة الله علیه میگوید: هر کدام از مساجد که نماز خود را بخوانند ذبح قربانی جائز است و در اصل (کتابی است نوشته امام محمد رحمه الله) ذکر شده: اگر اهل مسجد نماز بخواند قیاس جائز نبودن ذبح قربانی است وبنا بر استحسان جائز است [36].
مسئله: اما در شهر و یا روستائی که باید نماز عید خوانده شود بنا به دلائلی مانند نبودن سلطان و یا غلبه اهل فتنه در آن نماز عید خوانده نشود، اهالی این مناطق در روز اول بعد از زوال خورشید ( بعد از ظهر) ذبح نمایند اما در روزهای دوم و سوم قبل از زوال خورشید ذبح جائز است.[37]
اما در فتاوی بزازیه آمده است که بنا بر قول مختار در مناطق و بلادی که در آن فترة (سستی) بوده و امام نماز نخواند بعد از طلوع فجر قربانی نمایند [38].
مسئله: در بدائع الصنائع آمده است: اگر در شهری فتنه واقع شده و از طرف سلطان نیز امام، جهت اقامه نماز عید تعیین نشده باشد قیاس آن است که وقت نحر و ذبح در آن شهر بعد از طلوع فجر یوم النحر است همانند روستایی که در آن نماز خوانده نمیشود، اما مستحسن و خوب آن است که وقت ذبح بعد از زوال خورشید در روز دهم باشد چون مکان، مکان نماز عید می باشد، چون اگر امام حاضر بوده باشد آنها باید نماز میخواندند اما به علت عارض شدن مسئله ای نماز عید خوانده نشده است پس بنابراین حکم اصل تغییر نمیکند یعنی اگر چنانچه امام حاضر بوده و به سبب عارض شدن اسبابی مانند مریضی و غیره نماز نخواند در این صورت ذبح قبل از زوال آفتاب صحیح نیست همچنان است در مسئله قبلی (یعنی ذبح بعد از زوال باشد).[39]
اگر امام نماز را بدون وضو خوانده باشد
مسئله: اگر ثابت شود که امام نماز را بدون وضو خوانده و این اتفاق اگر قبل از متفرق شدن مردم فهمیده شود به اتفاق روایات امام نماز عید را دوباره با مردم اقامه نماید اما در این مسئله: قربانی که قبل از اعاده نماز ذبح شود حکمش چیست: روایات مختلف است.
اگر بعد از ظهر معلوم شود که امروز روز دهم است
اگر جماعتی نزد امام آمده و شهادت دهند که امروز روز دهم ذی الحجه است جائز است که قربانی خود را همان روز ذبح نموده و امام فردای آن روز نماز عید را با مردم بخواند اما اگر در اوائل روز فهمیده شود که امروز روز دهم ذی الحجه است قبل از خواندن نماز ذبح قربانی جائز نیست.
اگر عید دیروز بوده باشد
اگر امام نماز عید را بخواند و بعد از آن شخصی قربانی خود را ذبح نماید سپس آشکار شود که روز عید دیروز بوده است هم نماز جائز است و هم قربانی ذبح شده.[40]
مسئله: اگر شخصی قبل از نماز عید و در روز دهم قربانی خود را ذبح نماید سپس معلوم شود که این روز، روز دوم از ایام النحر (یعنی روز یازدهم ذی الحجه) بوده است قربانی جائز است.[41]
اگر روز اول قربانی مشکوک باشد حکم چیست؟
اگر روز اول قربانی مشکوک باشد مستحب است که ذبح قربانی به روز سوم بتأخیر نیافتد. اگر در روز اول مشکوک بوده و در روز سوم ذبح نماید مستحب است که از گوشت آن قربانی نخورد و کلّ قربانی را صدقه دهد چون اگر ذبح در غیر اوقات قربانی ذبح شده باشد به غیر از صدقه دادن نمی توان از عهده تکلیف خارج شود.[42]
آیا در شب دهم ذی الحجه قربانی جائز است؟
ذبح قربانی در شب دهم ذی الحجه (شب غروب آفتاب روز نهم) جائز نیست چون قربانی در آن شب، قربانی قبل از دخول وقت قربانی میباشد اما در شب های یازدهم و دوازدهم ذی الحجه ذبح جائز می باشد، اما ذبح در شب مکروه میباشد.[43]
مسئله: مستحب است که قربانی در روز ذبح شود نه در شب چون امکان رعایت احکام ذبح در روز بیشتر است.[44]
کدام حیوان را می توان قربانی کرد؟
حیواناتی که می توان قربانی کرد بدین شرح است:
1ـ گوسفند و بز 2ـ گاو و گاومیش 3ـ شتر
و فرقی بین نر و ماده وجود ندارد.
آیا حیوان وحشی را می توان قربانی کرد؟
حیوانات وحشی را نمی توان بعنوان قربانی ذبح کرد، اگر حیوانی متولد شده از وحشی و اهلی باشد معتبر مادر حیوان است اگر مادر اهلی باشد ذبح جائز و اگر مادر اهلی نباشد جائز نیست.[45]
سن حیواناتی که می توان قربانی کرد
1ـ گوسفند: 6 ماهه بشرطی که عظیم الجثه بوده و اگر میان سایر گوسفندان رها شود همسان آنان بوده و کوچک تر نباشد. اما اگر هنگامیکه میان سایر گوسفندان رها شود همسان سایر گوسفندان نبوده و کوچکتر بنظر آید گوسفند حتماً یکسال را کامل کرده باشد.
2ـ گاو و گاومیش: 2 سال را کامل کرده باشد.
3ـ شتر: 5 سال را کامل کرده باشد.
عمر و سال مذکور برای حیوانات فوق مانع کوچکتر از خود است نه مانع بزرگتر و عمر بیشتر.
توضیح: یعنی اگر شخصی حیوان کوچکتر از حیوانات مذکور را ذبح نماید قربانیش جائز نبوده و اگر سن بزرگتر را قربانی نماید قربانیش جائز است.
توضیح: قربانی برّه، گوساله و بچه شتر جائز نیست. [46]
یک رأس حیوان را از چند نفر قربانی کردن صحیح است؟
1ـ گوسفند: تنها از یک نفر صحیح است.
2ـ گاو و شتر: از یک نفر تا 7 نفر می توانند یک راس گاو و یا یک شتر را قربانی نمایند بشرطی که سهم هیچ کس نباید از 7/1 کمتر باشد اگر سهم یک نفر کمتر از 7/1 باشد قربانی از سایر شرکاء نیز صحیح نمیباشد.[47]
توضیح: گاو و شتر از 7 نفر جائز است بشرطی که همه شرکا نیّت قربت داشته باشند گرچه نیت قربت متفاوت باشد مثلا یک نفر به نیت قربانی و نفر دیگر به نیت دَم (دَم جریمه ای است که به حاجی یا عمره گذار به موجب ارتکاب جنایت در حین احرام به حج و یا عمره واجب می شود) ذبح نماید، اما اگر یکی از 7 نفر نیت قربت نداشته باشند، مثلاً یک نفر فقط به نیت گوشت قربانی نماید، قربانی هیچ یک از شرکاء صحیح نمیباشد.[48]
اگر 7 نفر در یک شتر و یا گاو شریک شوند و یکی از آنها قبل از ذبح بمیرد و ورثه آن شخص فوت کرده به ذبح سهم آن شخص از طرف او رضایت دهند حکم چیست؟
کتاب البحر العمیق در این مورد آورده است:
که در اصل(نام کتاب) ذکر شده که هرگاه 7 نفر در یک بدنه (شتر ویا گاو) شریک شوند و یکی از آنها قبل از ذبح بمیرد و ورثه آن شخص به ذبح از طرف میت رضایت دهند استحساناً جائز است. و در قیاس جائز نیست چون هر وقتی که یکی از آنها بمیرد ذبح از او ساقط می شود و ذبح وارث از طرف میت واقع نشده و سهم او فقط لحم و گوشت میشود.
اما دلیل استحسان: مرگ تقرب از طرف میت را مانع نمیشود بدلیل اینکه صدقه دادن و ذبح کردن از طرف میت جائز است و در روایت صحیح آمده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم دو رأس گوسفند را قربانی نمود یکی از طرف خودش و یکی از طرف امتش.[49]
آیا بعد از خرید می توان 6 نفر دیگر را در یک گاو و یا شتر شریک گردانید؟
اگر شخصی گاوی را جهت قربانی خریداری نموده سپس 6 نفر دیگر را در آن شریک گرداند با کراهت جائز است چون یک گاو در حکم 7 رأس گوسفند می باشد، اما اگر هنگام خرید قصد اشتراک در آن گاو را داشته باشد مکروه نمیباشد پس اگر شراکت را قبل از خرید انجام دهد بهتر است.
حکم مذکور در حق شخص غنی می باشد اما اگر آن شخص خریدار فقیر باشد با خرید یک گاو، کلّ آن را برای خودش واجب گردانیده است پس شریک گردانیدن افراد دیگر جائز نمیباشد.[50]
فتاوای بزازیه حکم این مسئله را این گونه آورده است: اگر شخصی بعد از خرید یک گاو و یا شتر شش نفر دیگر را شریک نماید استحساناً جائز است به شرطی که برای هر نفر 7/1 (یک هفتم) قربانی برسد.[51]
بعضی از مسائل شراکت در شتر و گاو
فتاوی تاتارخانیه از فتاوی العتابیه نقل کرده است:
اگر پنج نفر شریک شوند (در یک شتر و یا گاو) بعد از شراکت چهار نفر از این پنج نفر شخص دیگری را در سهام خودشان شریک نمایند جایز است چون به هر نفر بیشتر از 7/1 می رسد (در حالی که شرط جواز تنها 7/1 می باشد).
و اگر سه نفر شراکتی خریده و یکی از آنها یک نفر دیگر را در سهم خودش شریک نماید یک سوم از آن حیوان را بین این دو نفر تقسیم کرده و قربت نیز جائز است.
اگر او را در 7/1 کل حیوان نیز شریک گرداند جائز است بشرط اجازه و مجوز سایر شرکاء، اما اگر سایر شرکاء راضی نباشند سهم شخص تازه وارد تنها 7/1 سهم شریک کننده می شود و این نیز جائز نیست، اگر به همراه شریک کننده تنها یک نفر از سایر شرکاء راضی باشد سهم تازه وارد تنها 7/1 سهم آن دو نفر بوده و این نیز جائز نیست.[52]
مسئله: اگر پنج نفر شریک شده و یک راس گاو بخرند سپس یک نفر دیگر خواهان شریک شدن در آن گاو شود و چهار نفر از این پنج نفر جواب مثبت داده و یک نفر جواب منفی بدهد ذبح آن از قربانی جائز است اما اگر شرکاء شش نفر بوده و پنج نفر جواب مثبت داده و یک نفر جواب منفی بدهد جائز نیست.[53]
توضیح: چون در مسئله اولی با وجود جواب منفی یک نفر باز سهم تازه وارد با رضایت چهار نفر کمتراز 7/1نمیشود بلکه بیشتر هم می شود اما در مسئله دومی با امتناع یک نفر از شش نفر سهم تازه وارد کمتر از 7/1 می شود و هرگاه سهم کمتر از 7/1 شود قربانی جائز نیست.
آیا مساوی بودن سهام لازم است؟
شکی وجود ندارد که یک رأس گاو و یا شتر از کمتر از 7 نفر صحیح است مثلاً 2 نفری و یا 3 نفری و یا 4 نفری و یا 5 نفری و یا 6 نفری در یک شتر و یا یک گاو شریک باشند بدلیل اینکه هنگامیکه 7/1 جائز باشد بیشتر از 7/1 بطریق اولی جائز است. فرقی ندارد سهام در مقدار مساوی باشند و یا مختلف مثلاً به فردی نصف و به فرد دیگری 3/1 و به فرد دیگر 6/1 برسد بشرط آن که سهم هر فرد از 7/1 کمتر نباشد.[54]
حکم سهم شدن از قربانی به اندازه پول پرداختی
در کتاب اضحی الزعفرانی آمده است:
3 نفر در یک گاو شریک میشود بدین صورت: یک نفر 4 دینار، نفر دوم 3 دینار و نفر سوم 1 دینار پرداخت نماید و با این پولها یک رأس گاو میخرند به این شرط که گوشت آن گاو به اندازه پول پرداختی شان تقسیم شود اگر این گاو را قربانی نمایند جائز نیست.
اما اگر گاو و یا شتر بین دو نفر ذبح شود حکم مشایخ در این مسئله مختلف است، بعضی گفته اند جائز نیست و بعضی گفته اند جائز است و با این حکم فقیه ابواللیث و صدر الشهید برهان الائمه حکم داده اند (یعنی جائز گفته اند) و همچنان گفته است فقیه الجرمینی و در فتاوی غیاثیه نیز مختار همین قول گفته است.
فقیه الجرمینی این طور توضیح داده است: 3 نفر در یک رأس گاو شریک می شوند به این شرط که یک نفر 3 دینار و نفر دوم 2 دینار و نصف و نفر سوم یک دینار پرداخت نموده و با این پول گاوی را می خرند بدین شرط که گوشت گاو را به اندازه پول پرداختی بین خودشان تقسیم نمایند و این گاو را از قربانی ذبح نمایند قربانی جائز است چون به یک نفر 7/3 و نصف 7/1 و به نفر دومی 7/2 و نصف 7/1 و برای نفر سوم نیز 7/1 گوشت میرسد.[55]
توضیح: این مسئله نشان می دهد اگر سهم گوشت از 7/1 کمتر نباشد قربانی صحیح می باشد گرچه پول پرداختی از 7/1 کمتر باشد اما اگر پول پرداختی از 7/1 کمتر بوده و گوشت را نیز به شرط و اندازه پول پرداختی تقسیم نمایند قربانی صحیح نیست چون نباید هیچ یک از سهم کمتر از 7/1 باشد.
آیا یک رأس گاو و یا شتر را دو نفر بطور مساوی می توانند قربانی نمایند؟
نصف 7/1 تابع 7/1 می باشد پس گوشت محسوب نمیشود.[56]
توضیح: دو نفر 1 رأس گاو و یا شتر را مشترکاً قربانی نمایند به هر نفر 7/3 باضافه نصف میرسد و این نصف مشکلی ایجاد نمی کند و قربانی هر دو نفر صحیح است.
یعنی جهت صحت قربانی کامل بودن یک سهم لازم نیست. بعد از اینکه از کل قربانی 7/1به یک شخص برسد و بغیر از 7/1 سهمی اضافی مانند نصف سهم ویا بیشتر ویا کمتر برسد آن سهم و گوشت اضافه تابع 7/1 بوده و قربانی آن شخص صحیح و جائز میباشد .
گوشت قربانی مشترک را چگونه تقسیم نماییم؟
گوشت قربانی مشترک را باید با وزن کردن گوشت، بین شرکاء تقسیم کرد و بطور تقریبی نمی توان تقسیم کرد مگر اینکه به سهم هر یک از شرکاء مقداری از کلّه پاچه و یا پاها و یا پوست آن اضافه شود تقسیم تقریبی نیز جائز است.[57]
توضیح: مثلاً به یک نفر مقداری کله حیوان و به دیگری مقداری شکم و به دیگری پا برسد صحیح است، لازم نیست به همه اعضا از همه لوازم کله پاچه برسد.[58]
چرا تقسیم تقریبی شتر و یا گاو بین شرکاء جایز نیست؟
چون در تقسیم مجازفه یعنی تقریبی معنی تملیک وجود دارد و چون گوشت نیز از اموال ربوی است مانند سایر اموال ربوی تملیک در آن جایز نیست.[59]
اگر شرکاء راضی بوده و یکدیگر را حلال نمایند آیا تقسیم تقریبی جایز است؟
خیر جایز نیست چون اموال ربوی با تحلیل و راضی شدن حلال نمی شود و نیز این در معنی هبه مشاع بوده و هبه مشاع نیز در اموالی که قابل تقسیم است صحیح نیست.[60]
اگر شخصی شتری را جهت خودش و همسرش و فرزندان کبیرش خریداری نموده و قربانی نماید و گوشتش را تقسیم ننمایند
اگر شخصی برای خودش و همسرش و فرزندان کبیر خودش شتری خریداری نموده وبعد از ذبخ تقسیم ننمایند آیا جائز است و یا خیر. ظاهر آن است که تقسیم شرط نیست چون مقصود از قربانی نمودن اراقه یعنی ریختن خون می باشد و آن نیز حاصل شده است و در فتاوی الخلاصه و فیض آمده که تقسیم کردن و یا تقسیم نکردن به اراده خودشان بستگی دارد مگر اینکه یکی از آنان فقیر و بقیه غنی باشند در این صورت برای فقیر گرفتن سهم خودش تعیین می شود جهت صدقه دادن آن.[61]
ذبح و قربانی کدام حیوانات افضل است؟
از همه حیوانات افضل و بهتر اول شتر سپس گاو، سپس گوسفند، سپس بز میباشد.
اگر 7/1 گاو و یک گوسفند در قیمت و گوشت مساوی باشند یک گوسفند از 7/1 گاو افضل است، امااگر تنها در قیمت مساوی باشند هر حیوانی که گوشتش لذیذ باشد افضل است و اگر در قیمت و گوشت مساوی نباشند هر کدام که بیشتر است افضل است.[62]
مسئله: اگر گوشت گاو نر و ماده مساوی و به یک ارزش باشند گاو ماده از گاو نر افضل است چون گوشت گاو ماده لذیذتر است.[63]
مسئله: قوچ و میش اگر در قیمت و گوشت مساوی باشد قوچ افضل است اما اگر میش قیمتش بیشتر و یا گوشتش بیشتر باشد میش افضل است.[64]
مسئله: قربانی کردن حیوانی بزرگتر، چاقتر و از نظر ظاهری خوشگل تر مستحب است.[65]
آیا مرغ و یا خروس را می توان بجای گوسفند قربانی کرد؟
در روز قربانی شخصی که برایش قربانی واجب نیست اگر یک مرغ و یا یک خروس را ذبح نماید مکروه تحریمه است بعلت تشابهت به اهل مجوس.[66]
بعضی از آفات و عیوبی که مانع جواز و صحت قربانی نمی شود
1ـ گال (قُوتر) اگر حیوان چاق باشد، اما اگر لاغر باشد جائز نیست.[67]
2ـ حیوانی که هنگام تولد شاخ ندارد.[68]
توضیح: اگر شاخ حیوان بریده شده و یا شکسته شود جائز است مگر اینکه بریدگی و یا شکستگی به محل دماغ حیوان رسیده باشد. دماغ محلی است در داخل شاخ و نوک استخوان و برنگ سفید بوده و همانند دو آرنج و دو قوزک پا است.[69]
3ـ کوچک بودن گوش.[70]
4ـ حیوانی که گوشش از بالا به پایین سوراخ و یا دو پاره شده باشد و یا بعبارتی طولی بریده شده باشد.[71]
5ـ دیوانه اگر چاق بوده و بتواند چرا کند.[72]
6 ـ حیوان لنگ اگر با 3 پا راه رفته و پای چهارمش را نیز بر زمین نگذارد جائز نیست اما اگر پای چهارمش را بطور ضعیف بر زمین گذاشته و با این وجود بطور تمایل راه برود جائز است.[73]
7ـ حیوانی که سرفه می کند.[74]
8 ـ حیوان مجبوب، حیوانی است که آلت تناسلی اش بریده شده باشد.[75]
9ـ حیوان عاجز از ولادت و تولید مثل به جهت پیری.[76]
10ـ حیوانی که دمش خیلی کوچک بوده و یا هنگام خلقت دُم ندارد.[77]
11ـ کَیّ: حیوانی که داغ کرده شده باشد.[78]
12ـ حیوانی که بدون علت و مرض شیرش نازل نشود.[79]
13ـ حیوانی که دندان نداشته باشد اگر بتواند چرا نماید جائز و اگر نتواند چرا نماید جائز نیست.[80]
14ـ حولاء: حیوانی که چشمش لوچ باشد. بزبان ترکمنی قیتار.[81]
15ـ حیوانی که پشمش تراشیده شده باشد.[82]
حیواناتی که قربانی کردن آنها جائز نیست
1ـ حیوان دو چشم کور.[83]
2ـ حیوان یک چشم کور.[84]
3ـ حیوانی که نتواند به محل ذبح با پای خودش بیاید.[85]
4ـ حیوانی که دو گوش و یا دم آن بریده شده باشد.[86]
5ـ حیوانی که اصلاً (خلقةً) و از هنگام تولد گوش نداشته باشد.[87]
6 ـ حیوانی که یک گوشش بطور کامل بریده شده باشد.[88]
7ـ حیوانی که بینی اش بریده شده باشد.[89]
8 ـ حیوانی که پستانش بریده شده باشد.[90]
9ـ حیوانی که نمیتواند به بچه اش شیر بدهد.[91]
10ـ حیوانی که زبان نداشته باشد در گوسفند جائز و در گاو جائز نیست. اما حیوانی که زبانش بریده شده باشد در گاو جائز نیست اما در گوسفند به روایتی جائز و به روایتی غیر جائز است.[92]
11ـ حیوانی که پستانش خشک شده باشد.[93]
12ـ حیوان خیلی لاغر خواه هنگام خریدن خیلی لاغر باشد و یا بعد از خریدن خیلی لاغر شده باشد و خریدار (قربانی کننده) غنی باشد، اما اگر قربانی کننده فقیر باشد همان حیوان جائز است.[94]
13ـ در گوسفند و بز اگر یکی از نوک پستانها خلقهً وجود نداشته و یا به جهت آفتی از بین رفته باشد جائز نیست اما در شتر و گاو اگر یکی از نوک پستانها وجود نداشته باشد جائز و اگر دو تا از نوک پستانها وجود نداشته باشد جائز نیست.[95]
14ـ حیوان خنثی.[96] (حیوانی که هم آلت تناسلی مذکر دارد هم آلت تناسلی مونث)
15ـ شطور: از گوسفند به حیوانی گفته میشود که شیر تنها از یک پستانش نازل و از گاو و شتر به حیوانی گفته می شود که شیر از دو پستانش نازل شده و از سایر پستانها نازل نشود.[97]
مسئله: حیوانی که در محل ذبح مضطرب شده و پایش شکسته شود اگر در آن محل ذبح شود جائز است.[98]
و در ردالمحتار این طور آمده است: معیوب شدن حیوان به جهت اضطراب هنگام ذبح ضرر نمی رساند و جائز است.[99]
مسئله: هنگام خریدن حیوان هر دو چشم حیوان صحیح و سالم است اما بعد از خرید کور شود و یا گوشهایش بریده شود و یا دُمش بریده شود و یا پایش بریده شده و نتواند به محل ذبح بیاید و قربانی کننده هم غنی باشد قربانی حیوانات مذکور جائز نبوده و آن حیوان را تعویض نماید، اما اگر قربانی کننده فقیر باشد تعویض حیوانات مذکور لازم نیست.[100]
16ـ حیوانی که غیر از مردار چیز دیگری نمی خورد جائز نیست.[101]
اعمال هنگام ذبح
مستحب است که آلت ذبح برّنده باشد.[102]
مستحب است که بعد از ذبح منتظر باشد تا قربانی بطور کامل سرد شده و علائم حیات از کل بدنش خارج شود.[103]
قبل از سرد شدن قربانی کَندن پوست قربانی مکروه است.[104]
افضل آن است که اگرقربانی کننده می تواند ذبح نماید ذبح قربانی بدست خودش باشد چون در اعمال قربت بهتر است که خودش متولی باشد و اگر خودش نمی تواند بطور احسن ذبح نماید از شخص دیگر کمک گرفته و یا ذبح را به شخص دیگری محول نماید اما بهتر است که خودش در محل ذبح حاضر و شاهد ذبح باشد.[105]
چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم به حضرت فاطمه رضی الله عنها فرموده است: «قُومِی فَاشهَدِی اُضحِیَّتِکِ فانّه یُغفرُ لَکِ باوَّلِ قَطرَةٍ مِن دَمِهَا کُلّ ذَنبٍ».
یعنی: بلند شو و شاهد قربانی خود باش چون با اولین قطرۀ خون قربانی همه گناهان تو بخشیده خواهد شد.[106]
و در کتاب مبسوط السرخسی جلد 12 صفحه 23 آمده است: ذبح بدست خود فرد افضل است و این نیز در صورتی است که فرد بطور احسن بتواند قربانی و ذبح نماید اما اگر از ذبح عاجز بوده و نمی تواند بطور احسن اعمال ذبح را انجام دهد بهتر آن است که جهت ذبح از دیگری کمک بگیرد و خودش شاهد ذبح قربانی باشد.
چون روایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم به حضرت فاطمه رضی الله عنها فرموده است: بلند شو و شاهد قربانی خود باش چون با اولین قطرۀ خون قربانی همه گناهان تو بخشیده می شود و بدان که گوشت و خون قربانی را در روز قیامت آورده و در میزان تو قرار داده (و میزان تو) هفتاد برابر سنگین میشود.
حضرت ابوسعید الخدری رضی الله عنه فرمود: یا رسول الله آیا این خیر و فضائل خاص آل محمد علیه الصلاة والسلام است و یا به عامه مسلمین تعلق می گیرد؟ آنحضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: به آل محمد خاص و برای مسلمین عام است.[107]
اگر قصاب عمداً تسمیة را ترک کند
اگر قصاب بگوید که عمداً و قصداً تسمیه (بسم الله) را ترک کردم باید قیمت قربانی را برای مالک ضامن شود و مالک نیز با آن، حیوان دیگری خریده آن را ذبح نماید و خودش نمی تواند از گوشت آن بخورد.
اما اگر روزهای قربانی گذشته باشد باید مبلغ گرفته از قصاب را صدقه دهد.[108]
اگر قصاب و ذابح مجوسی ویا یهودی و یا نصرانی باشد حکم چیست؟
مسئله: اگر شخصی به یک مجوسی امر نماید که قربانی اش را ذبح نماید آن مجوسی نیز قربانی را ذبح نماید قربانی جائز نیست.
اما اگر به یک یهودی و یا نصرانی امر ذبح قربانی نماید جائز است چون یهودی و نصرانی (اهل کتاب) و اهل ذبح میباشند اما ذبح آنان مکروه است چون ذبح قربانی قربت بوده و عمل آنها قربت نیست.[109]
اگر قصاب قربانی را از طرف خودش ذبح کند
اگرشخصی به یک ذابح و قصاب امر کند که قربانی من را ذبح کن اما ذابح بعد از ذبح بگوید که آن را از طرف خودم قربانی کردم قربانی از طرف امر کننده واقع می شود نه از طرف قصاب و ذابح.[110]
اگر غاصبی بعد از غصب، آن حیوان را از طرف مالک ذبح نماید
شخصی حیوانی را جهت قربانی بخرد بعد از آن غاصبی آن حیوان را از مالک غصب نموده سپس آن حیوان را از طرف مالک و به نیت قربانی ذبح نماید جائز بوده و نیازی به اجازه گرفتن از مالک نیست.[111]
اگر وکیلی جهت خرید قربانی شخص دیگری را وکیل گرداند
فتاوی تاتارخانیه درجلد 17 صفحه 460 از کتاب فتاوی خانیه نقل کرد:
شخصی یک نفر را جهت خرید قربانی وکیل کند آن وکیل هم یک نفر دیگر را وکیل کند و وکیل دوم حیوانی را جهت قربانی بخرد جواز این عمل موقوف به اجازه موکل اول است اگر موکل اول جائز گرداند جائز و اگر جائز نگرداند جائز نیست.[112]
شخصی قربانی شخص دیگر را از طرف خودش ذبح نماید
شخصی قربانی شخص دیگری را از طرف خودش ذبح نماید اگر مالک قیمت قربانی را از ذابح بگیرد قربانی از طرف ذابح محسوب می شود.
نه از طرف مالک چون اراقة الدم یعنی ریختن خون قربانی در مالکیت ذابح بدست آمده است، اما اگر مالک خود حیوان ذبح شده را تحویل بگیرد قربانی از طرف مالک محسوب می شود چون مالک نیت قربانی کرده بود و ذبح شخص دیگر نیز ضرر نمی رساند.[113]
کمک کننده به قصاب نیز تسمیه را بگوید
اگر مالک گوسفند هنگام ذبح جهت کمک به قصاب دست خود را روی کارد بگذارد امام ابوبکر محمد بن الفضل میگوید: واجب است که هر دو نفر تسمیه (بسم الله) را بگوید و اگر یکی از آن دو نفر (مالک و قصاب) تسمیه را ترک نماید ذبح جائز نیست.[114]
اگر فقیری در روز اول ایام قربانی ذبح نماید سپس در آخر ایام قربانی غنی شود حکم چیست؟
اگر فقیری در اول وقت قربانی را ذبح نماید سپس اگر در آخر وقت قربانی، سرمایه ائی در حد نصاب بدست آورده و غنی شود برایش واجب است که قربانی را اعاده نماید اما بعضی از مشایخ اعاده را لازم نمیدانند اما قول اول صحیح میباشد.[115]
اما نویسنده کتاب رد المحتار از قول بزازیه و سایرین آورده است که متأخرین گفته اند: اعاده لازم نیست.[116]
و نویسنده البحر العمیق میگوید: صحیح قول اول یعنی وجوب اعاده است چون وقتی که در آخر وقت غنی شود آخر وقت برای وجوب قربانی به او تعیین میشود و قربانی که در حالت فقر ذبح کرده نفل است پس جای واجب را نمیگیرد.[117]
حکم شخصی که با اینکه غنی است در روزهای قربانی ذبح نمی کند سپس بعد از گذشت ایام النحر فقیر میشود
اگر شخصی در تمام اوقات و روزهای قربانی غنی بوده (و با این حال قربانی نماید) سپس فقیر شود قیمت گوسفندی که صلاحیت قربانی شدن را داشته باشد برایش واجب شده و هر وقت که آن قیمت را بدست آورد آن را صدقه دهد.[118]
توضیح: یعنی اگر شخصی با اینکه در روزهای قربانی غنی بوده قربانی ننماید و بعد از گذشت ایام قربانی فقیر شود شرعا برایش واجب است مبلغ یک گوسفندی را که صلاحیت قربانی کردن را داشته صدقه بدهد یعنی با فقیر شدن بعد از گذشت روزهای قربانی حکم شرعی از وی ساقط نمی شود و چون بعد از اتمام روزهای قربان زمان ذبح گذشته است باید یک گوسفند را صدقه بدهد.
اگر شخص غنی قبل از اینکه ذبح نماید در ایام النحر فوت نماید حکمش چیست؟
اگر شخص غنی قبل از اینکه ذبح نماید در ایام النحر فوت نماید قربانی از او ساقط می شود و برایش وصیت کردن نیز لازم نیست.[119]
اما اگر بعد از ایام النحر بمیرد صدقه دادن گوسفند از او ساقط نشده و وصیت کردن نیز برایش لازم میشود.[120]
اگر اموال شخصی قبل از پایان یافتن ایام النحر از بین برود
اگر اموال شخصی قبل از پایان یافتن ایام النحر (روزهای قربانی) از بین برود وجوب قربانی ساقط میشود و اگر بعد از پایان یافتن ایام النحر از بین برود وجوب قربانی ساقط نمیشود چون بعد از پایان یافتن ایام النحر قربانی برایش واجب شده است (چون معتبر در وجوب قربانی آخر ایام النحر است) و باید این شخص با صدقه دادن خودِ قربانی و یا قیمت آن قضای آن را بعمل آورد.[121]
آیا عیب در حق غنی و فقیر فرق می کند
هر عیبی که مانع قربانی می شود: در حق غنی خواه آن حیوان را در حالت معیوب خریداری کرده باشد و خواه در هنگام خرید سالم بوده و بعد از خرید معیوب شده باشد با این عیب قربانی کردن این حیوان معیوب جائز نیست. اما در حق فقیر در هر حالت جائز است.[122]
توضیح: یعنی در حق فقیر فرقی ندارد که آن حیوان قبل از خرید معیوب باشد و یا بعد از خرید معیوب شده باشد قربانی کردن آن حیوان جائز است.
اگر حیوانی وحشی شده و فرار کند چکار باید کرد؟
مسئله: در فتاوی فضلی آمده است: اگر گوسفندی وحشت کرده و فرار نماید و صاحب آن گوسفند نیت قربانی کرده و با تیر آن حیوان را بزند از قربانی جائز است.[123]
اگر قربانی قبل از ذبح بمیرد
اگر حیوانی قبل از ذبح بمیرد شخص غنی باید حیوان دیگری را ذبح نماید اما برای شخص فقیر لازم نیست.[124]
اگر قربانی گم شود و یا به سرقت رود
اگر حیوان تهیه شده برای قربانی گم شود و یا به سرقت رود سپس آن شخص بجای آن حیوان گم شده و یا به سرقت رفته حیوان دیگری بخرد و بعد از خرید حیوانی دیگر،حیوان گم شده و یا به سرقت رفته در روزهای قربانی پیدا شود، شخص غنی یکی از حیوانات را ذبح نماید اما شخص فقیر هر دو را باید ذبح نماید.[125]
اما فتاوی تاتارخانیه حکم این مسئله را این طور آورده است: شخصی گوسفندی را خریداری و بجهت قربانی کردن آن حیوان را برای خودش واجب گرداند. اگر این حیوان گم شود سپس آن شخص حیوان دیگری را خریداری و آن حیوان را برای خودش واجب گرداند. بعد از مدتی حیوان گم شده پیدا شود فرموده است: اگر حیوان دومی را مستقلا و دوباره برای خودش واجب گردانده باشد برایش واجب است که هر دو حیوان را قربانی و ذبح نماید اما اگر دومی را بجای اولی و بدل آن واجب گردانده باشد آن شخص مخیر است هر کدام از حیوان را که خواست ذبح نماید و فرقی بین غنی و فقیر ندارد.
و در فتاوی اهل سمرقند آمده است: اگر شخصی یک حیوان را جهت قربانی خریداری نماید سپس آن حیوان دزدیده شود و بجای آن حیوان دیگری بخرد سپس حیوان گم شده پیدا شود برایش واجب است که هر دو حیوان را ذبح نماید و نیز در این کتاب آمده است: شخص فقیر حیوانی را جهت قربانی خرید نماید بعد از آن حیوان گم شود برایش واجب نیست که بجای حیوان گم شده حیوان دیگری بخرد اما اگر غنی باشد برایش خریدن حیوان دیگر برایش لازم است.[126]
چه نوع قربانی بر فقیر واجب و بر غنی واجب نیست
اگر فقیری گوسفندی را به نیت قربانی خریداری نماید قربانی بر آن فقیر واجب می شود اما اگر خریدار غنی باشد با خرید گوسفند برایش قربانی واجب نمیشود.[127]
توضیح: قبل از خریدن گوسفند به نیت قربانی، ذبح قربانی به فقیر واجب نیست اما اگر فقیری گوسفندی را با نیت قربانی خریداری نماید، نفس عمل خرید از طرف فقیر به نیت قربانی، برایش ذبح قربانی را واجب میگرداند، اما غنی قبل از خرید به جهت دارا بودن حد نصاب برایش ذبح قربانی واجب است پس با خریداری نمودن گوسفند برایش واجب نمیشود.
مسئله: اگر شخصی صاحب گوسفندی باشد و آن را نیت نماید که قربانی خواهد نمود و یا اگر شخصی گوسفندی را خریداری نماید و هنگام خرید نیت قربانی ننماید پس از خرید نیت قربانی نماید بر آن شخص چیزی واجب نمی شود و غنی و فقیر در این حکم مساوی است.[128]
آیا بر مرد قربانی کردن از طرف زن و فرزندان واجب است؟
قربانی کردن از طرف فرزندان کبیر و زنش بر مرد واجب نیست مگر به اذن و اجازه آنها. در حق فرزند صغیر از طرف ابوحنیفه دو روایت وجود دارد که در ظاهر روایت ذبح مستحب بوده و واجب نیست. اما صدقه فطر واجب است، اما در روایت حسن از ابوحنیفه آمده است که بر مرد واجب است که از اولاد صغیر و فرزند فرزندی که پدر ندارد یعنی نوه خودش قربانی نماید، اما فتوی بر ظاهر روایت است.[129]
در فتاوی تاتارخانیه آمده است: برای مرد لازم نیست که از طرف اولاد کبیر و زنش قربانی ذبح نماید مگر به اجازه آنها و از ابویوسف رحمه الله روایت شده که استحساناً بغیر امر آنها نیز جائز است.[130]
و در البحر العمیق آمده است: برای مرد واجب نیست که از طرف عبد و فرزند کبیر خود قربانی نماید.[131]
آیا از مال صبی قربانی کردن واجب است؟
مبسوط سرخسی حکم این مسئله را این طور توضیح داده است:
بعضی از مشایخ رحمهم الله تعالی گفته اند: در نزد ابوحنیفه رحمه الله تعالی برای پدر و یا وصی لازم است که از مال خود صبی قربانی ذبح نماید.
جهت قیاس به صدقه فطر
اما اصح آن است که قربانی از مال صبی واجب نیست چون اگر مقصود اتلاف مال باشد پدرو یا وصی حق اتلاف مال فرزند را ندارد همانند آزاد کردن بنده و اگر مقصود صدقه دادن گوشت قربانی بعد از ذبح و ریخته شدن خون قربانی باشد آن نیز نفل و تطوع بوده و واجب نیست و در ضمن مال صبی صدقه تطوع و نفل را تحمل نمی کند.[132]
نویسنده البحر العمیق نیز از کتاب الکافی آورده است: «اَلاَصَح اَنَّه لَا یَجِبُ ذَلِکَ وَ لَیسَ لِلأبِ اَن یَفعَلَه مِن ماله: ای من مال الصغیر».[133]
یعنی اصح این است که این عمل یعنی ذبح قربانی واجب نیست و برای پدر ذبح قربانی از مال خود صغیر لازم نیست.
و در کتاب خلاصه الفتاوی جلد 4 صفحه 322 آمده است: «وَالاَصَح انه لَیسَ ذلِکَ وَ لِهَذا لایَملِکَ عِتق عَبدِه وهِبة مَاله وَالقَاضِی فِی مالِ الصَغیرِ عَلی هَذا وَالمَجنُونُ کَالصَبِی».
یعنی اصح آن است که ولی نمی تواند از مال صغیر قربانی نماید وبه این خاطر حق آزاد کردن و هبه مال صغیر را ندارد وقاضی نیز در حق مال صغیر مانند این است (یعنی مانند ولی است)و حکم مجنون نیز مانند حکم صبی می باشد.
آیا برای پدر واجب است که از مال خودش و از طرف فرزندش قربانی نماید؟
برای مرد واجب نیست که از طرف بنده خودش و یا از طرف فرزند بالغش قربانی نماید
اما در وجوب قربانی از اموال خودش، از طرف فرزند صغیرش دو روایت وجود دارد و قدوری نیز همینطور گفته است.
اما عبارت مختصرالطحاوی دال بر وجوب است چون میگوید: «وَ یَجِبُ عَلیَ الرَجُلِ اَن یُضَحَّی عَن اَولادِهِ الصّغَارِ»
یعنی برای مرد واجب است که از طرف اولاد صغیر خودش قربانی نماید.
دلیل روایت وجوب: فرزند مرد جزئی از خود مرد است پس اگر برای خود مرد قربانی واجب باشد از طرف فرزندش نیز قربانی کردن واجب می شود و به این دلیل ادای صدقه فطر از طرف فرزند صغیر برای مرد واجب می شود و نیز مرد بر فرزند صغیر خود ولایت کامله دارد پس مانند واجب بودن ادای صدقه فطر از طرف فرزند صغیر، قربانی کردن نیز واجب می شود بر خلاف فرزند کبیر .
دلیل روایت ظاهر (یعنی عدم وجوب): اصل این است که بر علیه هیچ انسانی به خاطر شخص دیگری چیزی واجب نمیشود خصوصا ًدر اعمال قربت، چون خداوند متعال در سوره النجم آیه 39 فرموده است: «وَ اَن لَیسَ لِلاِنسَان اِلا مَا سَعَی» یعنی برای انسان پاداش و بهره ائی نیست جز آنچه خود کرده است. و نیز در سوره بقره آیه 286 فرموده است «لَهَا مَا کَسَبَت» یعنی انسان هر کار نیکی که انجام دهد برای خود انجام داده است.
و بدین جهت برای مرد قربانی کردن از طرف بنده و فرزند کبیرش واجب نیست لکن صدقه فطر وجوب آن با نص ثابت شده است پس قربانی بر عمومیت خودش که عدم وجوب است باقی میماند.[134]
ذبح و قربانی از طرف بستگان
اگر شخصی شتری را از طرف خودش وعروسش وفرزندانش قربانی نماید در ظاهر روایت در این مورد حکمی نیامده است و امام حسن بن زیاد در کتاب الاضحیه گفته است در قول ابوحنیفه و ابویوسف رحمهماالله تعالی اگر فرزندانش کوچک وصغیر باشند هم از طرف خودش و هم از طرف سایرین جائز است اما اگر فرزندانش بزرگ و کبیر باشند اگر به اذن و دستور آنها انجام داده باشد در قول ابوحنیفه و ابویوسف رحمهماالله تعالی جائز است اما اگر بدون اذن و دستور همه آنها و یا بعضی از آنها انجام داده باشد در حکم همه آنها (یعنی علما) قربانی نه از طرف خودش جائز است و نه از طرف سایرین، چون سهم کسی که دستور و اذن نداده لحم وگوشت محسوب میشود و وقتی که یک سهم لحم و گوشت محسوب شود همه سهام لحم و گوشت محسوب میشود.[135] (در حالی که همه سهام باید در قربانی قربت محسوب شوند)
یکی از شرائط صحت قربانی اذن صاحب آن است
یکی از شرائط صحت قربانی اگر ذابح غیر از صاحب آن باشد اذن صاحب آن صراحتاً و یا دلالهً میباشد، اگر اذن صاحب نباشد ذبح جائز نیست چون اصل در اعمال انسان این است که آن عمل از عامل واقع میشود به شرطی از غیر عامل واقع میشود که از غیرعامل اذن و امر باشد اگر اذن و امر نباشد از غیر واقع نمیشود.
مثلاً اگر شخصی گوسفند فردی را غصب نموده و از طرف صاحب آن بدون اذن و اجازه او ذبح نماید جائز نیست.
توضیح: یعنی گوسفندی که جهت قربانی خریداری نشده باشد اما حکم گوسفندی که صاحب آن جهت قربانی خریداری کرده وغاصب آن را از طرف مالک ذبح نماید قبلا گفته شد.
مسئله: اگر شخصی گوسفندی را جهت قربانی خریداری نموده، و در ایام النحر گوسفند را روی زمین خوابانده و پاهای گوسفند را ببندد سپس شخص دیگری (بدون اذن صریح) آن را ذبح نماید استحساناً جهت وجود اذن دلالتاً جائز میباشد.[136]
آیا هنگام ذبح حیوان خریداری شده برای قربانی نیت لازم است؟
مسئله: حیوان خریداری شده برای قربانی اگر بدون نیت ذبح شود جائز است بدلیل اکتفا به نیتی که هنگام خرید وجود دارد.[137]
اگر از حیوان جنین خارج شود
فقیری گوسفندی را جهت قربانی خریده باشد و آن گوسفند در ایام النحر بمیرد و از حیوان مرده جنین خارج شود، استحساناً جنین را صدقه دهد.[138]
آیا صدقه دادن قیمت و یا خود گوسفند زنده در حکم قربانی میشود؟
هیچ چیزی جایگزین ذبح قربانی نیست مثلاً اگر شخصی گوسفند زنده و یا قیمت آن را در ایام النحر صدقه دهد از قربانی آن شخص محسوب نشده و جائز نیست چون وجوب به ریخته شدن خون تعلق میگیرد.[139]
و در کتاب هندیه آمده است: اگر شخصی گوسفند زنده و یا قیمت آن را صدقه دهد از قربانی محسوب نشده و جائز نیست.[140]
اگر حیوان خریداری شده برای قربانی معیوب شود
اگر شخصی حیوان سالمی را جهت قربانی بخرد سپس عیبی که مانع قربانی است برای حیوان اتفاق افتد آن شخص اگر غنی باشد باید آن حیوان را تعویض نموده و بجایش حیوان دیگری بخرد اما اگر فقیر باشد همان حیوان خریداری شده گرچه عیب هم پیدا کند جائز است.[141]
مسئله: اگر حیوان خریداری شده وقت خرید عیب دار باشد از فقیر جائز و از غنی جائز نمیباشد.[142]
مسئله: اگر شخصی که قربانی را برای خود با نذر کردن واجب گردانیده، حیوان سالمی را جهت قربانی بخرد سپس بعد از خرید آن حیوان عیب پیدا کند با قربانی کردن حیوان عیب دار برای الذّمه نشده و حکم وجوب از آن شخص ساقط نمیشود چون با نذر کردن همانند شخص غنی میشود.[143]
اگر بعد از خواباندن گوسفند روی زمین جهت قربانی، کارد از دستش افتاده و چشم قربانی را معیوب گرداند
اگر بعد از خواباندن گوسفند روی زمین کارد از دستش افتاده و به چشم قربانی اصابت نماید به خاطر دفع حرج این عفو بوده و ایرادی ندارد و نیز چون ذبح کننده به خاطر تقرب گوسفند را روی زمین خوابانده و دست و پایش را بسته است در این حالت تلف شدن جزئی از گوسفند از عمل تقرب محسوب میشود اما اگر این اتفاق قبل از اضجاع یعنی قبل از خواباندن گوسفند روی زمین باشد جائز نیست.
اما از امام ابویوسف رحمه الله روایت شده که اگر این اتفاق در روز قربانی اتفاق بیافتد سپس آن را بعد از یک روز و یا دو روز (یعنی روزهای یازدهم ودوازدهم) قربانی نماید جائز است چون زمان اتلاف قربانی به جهت تقرب فرا رسیده است پس تلف شدن جزئی از آن حیوان در این زمان مانع جواز نیست.[144]
متفرقات
اگر شخصی با نذر نمودن (چه فقیر باشد و یا غنی) برای خود ذبح قربانی را واجب گرداند و یا فقیری با خریدن حیوانی مانند گوسفند قربانی را برای خودش واجب گردانیده و در روزهای قربانی ذبح ننماید و روزهای قربانی به اتمام برسد باید گوسفند زنده را صدقه دهد.
اما اگر قربانی را بدون اینکه به خودش واجب نماید بلکه با غنی بودن واجب شده باشد باید قیمت یک گوسفند را صدقه دهد خواه گوسفند را قبلاً خریده باشد، خواه نخریده باشد چون به یک شخص غنی به جهت غنی بودنش قربانی واجب میشود اما برای فقیر به نیت قربانی خریدن حیوان قربانی برایش واجب میشود. پس با فوت وقت، صدقه دادن قربانی برایش واجب میشود به جهت خارج شدن از عهده، مانند نماز جمعه: اگر در روز جمعه نماز جمعه را نخواند بعد از فوت وقت جمعه به جای نماز جمعه، نماز ظهر قضا میشود.[145]
حکم شخص غنی که گوسفندی را خریده باشد اما قبل از پایان ایام النحر فقیر شود
شخص غنی گوسفندی را در اولین روز ایام النحر بخرد و قبل از اینکه آن را ذبح نماید و قبل از اتمام روزهای قربانی فقیر شود و یا اموال خود را انفاق کرده و از حد نصاب کم نماید قربانی از آن شخص ساقط میشود.
اما اگر بعد از ایام النحر فقیر شود قربانی از آن شخص ساقط نشده و باید خود گوسفند زنده و یا قیمت آن را صدقه دهد.[146]
چون معتبر در فقیر و غنی بودن و یا ولادت و مرگ آخر ایام النحر (روزهای قربانی) میباشد.[147]
حکم قربانی غصبی
اگر شخصی گوسفندی را غصب کرده و قربانی نماید جائز نیست. و صاحب آن گوسفند مختار است گوسفند ناقص را تحویل گرفته و غاصب را در نقصان گوسفند ضامن گرداند و یا قیمت گوسفند زنده را از غاصب بگیرد در این صورت گوسفند از زمان غصب ملک غاصب محسوب شده و استحساناً قربانی غاصب جائز میشود.[148]
قربانی با حیوانات زیر بعد از ضمانت قیمت آن به صاحبش جائز است (یعنی قربانی با حیوانات دزدی، غصب شده، و یا با معامله فاسد خریداری شده)
1ـ گوسفند غصب شده.
2ـ گوسفند دزدیده شده.
3ـ گوسفند غصب شده از فرزندان صغیر و کبیر خودش.
4ـ گوسفندی که با معامله فاسد خریداری شده است.
5ـ گوسفند غصب شده از بنده ماذون خودش که غرق در بدهی است.[149]
قربانی با حیوانات زیر جائز نیست (یعنی قربانی با حیوانات امانتی، عاریتی، رهنی و وکالتی)
توضیح: در حیوانات زیر اگر ذبح کننده قیمت آنها را به صاحبش ضامن شده و پرداخت هم نماید جائز نیست
قربانی با گوسفند و یا سایر حیواناتی که به عنوان امانت و یا عاریه و یا تجارت به او واگذار شده و یا به عنوان رهن نگهداری میکند و یا با حیوانی که به خرید و یا نگهداری آن وکیل شده است.[150]
حکم حیوانی که بعد از ذبح، شخصی دیگر مدعی آن شود
اگر شخصی گوسفندی را خریداری نموده و قربانی نماید سپس بعد از قربانی شخص دیگری ادعا نماید که آن گوسفند مال من است، اگر معامله را به رسمیت بشناسد جائز است و اگر معامله را به رسمیت نشناخته و گوسفند را مسترد نماید قربانی جائز نیست.[151]
اشتباه 3 نفر در شناختن گوسفندهایشان
اگر 3 نفر 3 رأس گوسفند خریداری نمایند سپس در شناختن گوسفندها هنگام ذبح دچار مشکل شوند امام ابوبکر بن الفضل میگوید: بهتر آن است هر نفر سایرین را هنگام ذبح وکیل خود بگرداند در این صورت اگر گوسفند خودش را ذبح نماید جائز و اگر گوسفند سایرین را ذبح نماید این ذبح نیز به امراو صورت گرفته و جائز میباشد.[152]
اگر 2 نفر مدعی یک راس گوسفند شوند
اگر 2 نفر 2 راس گوسفند را به یک محل نگه داری داخل نموده سپس آن دو نفر بر سر یک گوسفند دعوی نمایند آن گوسفند مورد اختلاف و دعوی مال آن 2 نفر شده و گوسفند دیگر نیز به علت اینکه کسی مدعی آن نیست باید به بیت المال تحویل داده شود.[153]
اگر یک گوسفند از گوسفندان 4 نفر بمیرد
اگر 4 نفر هر کدام یک گوسفند را خریداری نموده و با هم در یک محل نگه داری نمایند اگر یکی از گوسفندان بمیرد و صاحب آن معلوم نشود، همه گوسفندان باقی مانده را فروخته و با پولهای به دست آمده 4 راس گوسفند بخرند، برای هر نفر یک رأس گوسفند سپس هر چهار نفر یکدیگر را در ذبح گوسفند وکیل گردانیده و یکدیگر را حلال کنند در این صورت قربانی همه آنها جائز است.[154]
حکم دو نفری که اشتباهاً قربانی یکدیگر را ذبح نمایند
اگر دو نفر اشتباه کرده و قربانی یکدیگر را ذبح نمایند قربانی هر دو نفر صحیح بوده و گرفتن غرامت نیز از یکدیگر استحساناً لازم نیست و هر نفر قربانی خودش را از طرف مقابل میگیرد، اگر بعد از خوردن مقداری از قربانی مسئله را بفهمند هر نفر یکدیگر را حلال بگرداند جائز می باشد اما اگر حلال نگردانیده و مدعی شوند هر نفر قیمت گوسفند طرف مقابل را پرداخت نموده سپس آن قیمت را اگر ایام النحر گذشته باشد صدقه دهد.[155]
حکم شیر و پوست حیوان تهیه شده برای قربانی
دوشیدن شیر حیوان آماده شده برای قربانی مکروه است همچنانکه استفاده کردن از پشم آن مکروه است، چون شیر از جسم و خود حیوان است و آن شخص آن حیوان را برای قربت آماده کرده است، پس هیچ یک از اعضای آن حیوان را قبل از قربت نمی توان استفاده کرد.[156]
اگر ایام قربانی نزدیک باشد باید با پاشیدن آب سرد و غیره علاج نموده و از نازل شدن شیر جلوگیری کرد اما اگر ایام قربانی نزدیک نباشد باید شیر را دوشیده، سپس شیر دوشیده شده را صدقه داد.[157]
و اگر شیر را بنوشد برایش لازم است که همانند شیر نوشیده شده صدقه دهد چون شیر مثلی است و اگر قیمت آن را صدقه دهد جائز است چون قیمت قائم مقام عین میشود و جواب در مورد پشم نیز مانند این است. [158]
آیا اجرت قصاب را می توان از خود قربانی داد؟
اجرت قصاب را نمیتوان از خود قربانی داد مثلا بعنوان اجرت نمی توان مقداری گوشت و یا پوست آن را به قصاب داد.[159]
چون پیامبر علیه الصلاة والسلام فرموده است: «مَن بَاعَ جلد اُضحِیَّته فَلا اُضحِیَّةَ لَه».[160]
یعنی هر کس پوست قربانی را بفروشد همانند آن است که قربانی نکرده است، پس دادن پوست نیز بعنوان اجرت همانند فروش آن می باشد.
حکم گوشت قربانی
قربانی کننده می تواند از گوشت قربانی خودش بخورد و به دیگران نیز اطعام دهد چه غنی باشد و یا فقیر.
مستحب آن است: قسمتی که از قربانی صدقه می دهد کمتر از 3/1 نباشد.
اما به جهت توسعه به زن و فرزندانش می تواند این مستحب را انجام نداده و برای زن و فرزندانش نگاه دارد.[161]
حکم پوست قربانی
از پوست قربانی به سه روش می توان استفاده کرد:
1ـ خود پوست را صدقه دهد.
2ـ می توان از پوست قربانی یک آلت درست کرد که بتوان از آن در خانه استفاده کرد مانند: اَلَک و یا گونی.
3ـ پوست را با چیزی که می شود در خانه استفاده کرد تبدیل و عوض کرد مانند دیگ و ظروف آشپزخانه.
توضیح: اگرپوست را با چیزی که بعد از استهلاک می توان استفاده کرد معاوضه و تبدیل نماید جائز نیست مانند: نمک و گوشت.[162]
حکم فروش پوست قربانی
فروش پوست قربانی مکروه است.
اگر شخصی پوست قربانی را بفروشد عملی مکروه را انجام داده است و واجب است که آن شخص پول پوست فروخته شده را صدقه دهد.[163]
منابع و مأخذ
- فتاوی خانیه- حسن بن منصور الاوزجندی/ متوفی 295 /هامش الفتاوی الهندیه/ بیروت، داراحیاء التراث العربی
- فتاوی بزازیه –محمدبن محمد بن شهاب المعروف بان البزازالکردری المتوفی 827/ هامش الفتاوی الهندیه/ بیروت داراحیاء التراث العربی
- الفتاوی التاتارخانیه/فریدالدین عالم بن العلاء/ متوفی 786 / پاکستان، مکتبه حنفیه 23 جلدی
- الفتاوی الهندیه- مولانا الشیخ نظام/ متوفی 295/ بیروت داراحیاءالتراث العربی 6 جلدی
- حاشیه ردالمحتار- محمد امین الشهیر بابن عابدین/بیروت
- حاشیه ردالمحتار – محمد امین الشهیر بان عابدین/ پاکستان، مکتبه رشیدیه 12 جلدی
- البحرالعمیق- بن الضیاء المکی المتوفی 854/ بیروت ، موسسه الریان
- بدائع الصنایع/ الکاسانی متوفی587/ بیروت دارالفکر
- المبسوط السرخسی/ السرخسی الحنفی متوفی490/پاکستان،مکتبه رشیدیه
- 10- مجمع الانهر/ داماد افندی/ بیروت، داراحیاءالتراث العربی2جلدی
- 11- الهدایه الشریفه- علی مرغینانی/ پاکستان، مکتبه حقانیه
- کفایه علی الهدایه/بیروت، دار احیاء التراث العربی
- 13- خلاصه الفتاوی- طاهربن عبدالرشیدالبخاری/ پاکستان،مکتبه رشیدیه، 4جلد در 2 مجلد
- 14- شرح الیاس – مولوی محمود بن الیاس/ پاکستان، نورانی کتب خانه
- 15- مختصرالوقایه- عبیدالله بن مسعود / چاپ ایران، تهران
- 16- نزهه المجالس – عبدالرحمن بن عبدالسلام/ بیروت، دارالجیل،2جلدی در یک مجلد
- دره الناصحین – عثمان بن حسن/ بیروت، دارالفکر
- فتح القدیر- کمال الدین محمد بن عبدالواحد/ بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 9جلدی
استان گلستان: ترکمن صحرا حوزه علمیه عرفانی عرفان آباد
27رجب1439هجری قمری/25فروردین 1397هجری شمسی
[3] -البحرالعمیق ج1 ص 233
[4] – البحرالعمیق ج1/ ص 232
[5] -بدائع الصنائع ج5/ ص 119
[6] – درةالناصحین ص 291
[7] – درةالناصحین ص 291
[8] – درةالناصحین ص 290
[9] – هدایه ج1 ص156
[10] – مجمع الانهر ج1 / ص174، الهدایةج1 /ص150
[11] – البحر الرائق ج2 /ص284 ، مجمع الانهر ج1 /ص174؛ هندیه ج1/ ص150
[12]– هندیه ج1/ ص150
[13] – خانیه ج3 /ص344
[14] – ردالمحتار ج9 /ص529
[15]-بزازیه ج3/ ص286. هندیه ج5/ ص292. ردالمحتار ج5/ ص198 تاتارخانیه ج17 /ص406
[16]– بزازیه ج3/ ص287
[17]– بزازیه ج3/ ص287
[18]– بزازیه ج3/ ص287
[19]– هندیه ج5 ص307، بزازیه ج3 ص287
[20]– بزازیه ج3/ ص287
[21]– هندیه ج5/ ص292
[22]– هندیه ج5/ ص307، بزازیه ج/3 ص287
[23]– هندیه ج5/ ص307
[24]– تاتارخانیه ج17/ ص407
[25]– البحر العمیق ج3/ ص1707
[26]– البحر العمیق ج3/ ص1707
[27]– البحر العمیق ج3/ ص1707
[28]– مختصرالوقایه کتاب الاضحیة
[29]– هندیه ج5/ ص295
[30]– خانیه ج3/ ص344، هندیه ج5/ ص295
[31]– هندیه ج5/ ص295
[32]– خانیه ج3/ ص345، هندیه ج5/ ص296
[33]– ردالمحتار ج9/ ص528
[34]– هندیه ج5/ ص295، ردالمحتار ج9/ ص528، بدائع الصنائع ج5/ ص109
[35]– هندیه ج5/ ص295
[36]– بدائع الصنائع ج5/ ص109
[37]– خانیه ج3/ ص43
[38]– بزازیه ج3/ ص288
[39]– بدائع الصنائع ج5/ ص110
[40]– بدائع الصنائع ج5/ ص110
[41]– خانیه ج3 /ص 345
[42]– تاتارخانیه ج17/ ص420، هندیه ج5/ ص295
[43]– تاتارخانیه ج17/ ص418، خانیه ج3/ ص345
[44]– هندیه ج5/ ص296
[45]– هندیه ج5/ ص297
[46]– هندیه ج5/ ص297
[47]– شرح الیاس ج4/ ص309
[48]– بدائع الصنائع ج5/ ص107
[49]– البحر العمیق ج3/ ص10
[50]– هندیه ج5/ ص304
[51]– بزازیه ج3/ 290
[52]-تاتارخانیه ج17/ ص452
[53]-تاتارخانیه ج17 ص454
[54]– بدائع الصنائع ج5/ ص105
[55] – تاتارخانیه ج17/ 453
[56]– بزازیه ج3/ ص290
[57]– مختصر الوقایه، کتاب الاضحیه
[58]– شرح الیاس ج3/ ص309
[59]– بدایع الصنایع ج5 / ص101
[60] -بدایع الصنایع ج5 /ص101
[61] -ردالمحتار ج5 /ص202
[62]– هندیه ج5/ ص299، بزازیه ج3/ ص289
[63]– هندیه ج5/ ص299
[64]– هندیه ج5/ ص299
[65]– هندیه ج5/ ص300
[66]– ردالمحتار ج9/ ص521، هندیه ج5/ ص300، بزازیه ج3/ ص290
[67]– هندیه ج5/ ص298
[68]– تاتارخانیه ج17/ ص426، هندیه ج5/ ص297، بزازیه ج3/ ص293
[69]– هندیه ج5/ ص297، بزازیه ج3/ ص293
[70]– هندیه ج5/ ص297
[71]– هندیه ج5/ ص298، بزازیه ج3/ ص293
[72]– تاتارخانیه ج17/ ص426، هندیه ج5/ ص298، بزازیه ج3/ ص293
[73]– تاتارخانیه ج17/ ص426، بزازیه/ ج3 ص293
[74]– هندیه ج5/ ص297، بزازیه ج3/ ص293
[75]– تاتارخانیه ج17/ ص426، بزازیه ج3/ ص293
[76]– هندیه ج5/ ص297، بزازیه ج3/ ص293
[77]– بزازیه ج3/ ص293
[78]– هندیه ج5/ ص293، تاتارخانیه ج17/ ص429
[79]– هندیه ج5/ ص297
[80]– هندیه ج5/ ص298
[81]– تاتارخانیه ج17/ ص427، هندیه ج5/ ص298
[82]– هندیه ج5/ ص298
[83]– تاتارخانیه ج17/ ص426، مبسوط السرخسی ج12/ ص20، هندیه ج5/ ص297
[84]– تاتارخانیه ج17/ ص426، هندیه ج5/ ص297
[85]– هندیه ج5/ ص297
[86]– تاتارخانیه ج17/ ص426، هندیه ج5/ ص297
[87]– مبسوط السرخسی ج12/ ص22، هندیه ج5/ ص297
[88]– هندیه ج5/ ص297، تاتارخانیه ج17/ ص426
[89]– هندیه ج5/ ص298
[90]– هندیه ج5/ ص298
[91]– هندیه ج5/ ص298
[92]– هندیه ج5/ ص298
[93]– هندیه ج5/ ص298
[94]– هندیه ج5/ ص298
[95]– هندیه ج5/ ص299
[96]– هندیه ج5/ ص299
[97]– تاتارخانیه ج17/ ص431، هندیه ج5/ ص299
[98]– هندیه ج5/ ص299
[99]– ردالمحتار ج9/ ص539
[100]-هندیه ج5 / ص299
[101]– تاتارخانیه ج17/ ص429
[102]– هندیه ج5/ ص300
[103]– هندیه ج5/ ص300
[104]– هندیه ج5/ ص300
[105]– هندیه ج5/ ص300
[106]– مجمع الانهر ج3/ ص521
[107]– مبسوط السرخسی ج12/ ص23
[108]– بزازیه ج3/ ص291
[109]– مبسوط السرخسی ج12/ ص23
[110]– هندیه ج5/ ص300، بزازیه ج3/ ص292
[111]– بزازیه ج3/ ص292
[112]-تاتارخانیه ج17 / ص460
[113]– هندیه ج5/ ص302
[114]– تاتارخانیه ج17/ ص449، هندیه ج5/ ص304
[115]– بدائع الصنائع ج5/ ص98، هندیه ج5/ ص293
[116]– ردالمحتار ج9/ ص525
[117]– البحر العمیق ج3/ ص1711
[118]– البحر العمیق ج3/ ص1711، هندیه ج5/ ص293
[119]– بدائع الصنائع ج5/ ص98، هندیه ج5/ ص293
[120]– البحر العمیق ج3/ ص1717، هندیه ج5/ ص297
[121]-فتح القدیر ج 8 / ص428
[122]– تاتارخانیه ج17 ص432.
[123]– تاتارخانیه ج17/ ص458
[124]– ردالمحتار ج9 / ص539
[125]-هندیه ج5 / ص 294، ردالمحتارج9 / ص539، مبسوط السرخسی ج12 / ص22
[126]-تاتارخانیه ج17 / ص413
[127]– هندیه ج5/ ص291
[128]– هندیه ج5/ ص292
[129]– هندیه ج5/ ص293
[130]– تاتارخانیه ج17/ ص405
[131]– البحر العمیق ج3/ ص1708
[132] – مبسوط السرخسی ج12/ ص16
[133] – البحر العمیق ج3/ ص1708
[134]– البحر العمیق ج3 / ص1708
[135]– هندیه ج5/ ص302
[136]– بدائع الصنائع ج5/ ص108
[137]– بزازیه ج3/ ص293، هندیه ج5/ ص294
[138]– هندیه ج5/ ص307
[139]– بدائع الصنائع ج5/ ص99
[140]– هندیه ج5/ ص292
[141]– ردالمحتار ج9 ص539
[142]– ردالمحتار ج9 ص539
[143]– ردالمحتار ج9/ ص539
[144]– مبسوط السرخسی ج12 / ص22
[145]– هندیه ج5/ ص296، هدایه شریفه ج2/ ص445ـ444
[146]– خانیه ج3 ص346
[147]– ردالمحتار ج9 ص 529
[148]– هندیه ج5 ص303
[149]– بزازیه ج3 / ص391
[150]– بزازیه ج3 / ص291، هندیه ج5 /303
[151]– هندیه ج5/ ص303
[152]– هندیه ج5/ ص303
[153]– بزازیه ج3 /ص290
[154]– هندیه ج5/ ص302
[155]– هندیه ج5/ ص302
[156] – کفایه علی الهدایه ج8/ ص438
[157]– کفایه علی الهدایه ج8/ ص438، بزازیه ج3/ ص294
[158]-البحر العمیق ج3/ ص1741
[159]– تاتارخانیه ج17/ ص442، کفایه علی الهدایه ج8/ ص429
[160]– ردالمحتار ج9/ ص544
[161]– مجمع الانهر ج2/ ص521
[162]– مجمع الانهر ج2 ص521، شرح الیاس ج3 ص317
[163]– مجمع الانهر ج2 ص521، شرح الیاس ج3 ص317